سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1970040
  • بازدید امروز: 269
  • بازدید دیروز: 312
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 77 ـ 245 ) 

خـورشیـــد وصــال


آیه 128 سـوره تـوبـــه : 

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم                                                        

لَقَـدْ جائَکُـمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسَکُـمْ عَـزیزٌ عَـلَـیــهِ...                                                          

به شما پیغمبری ازخودتان آمد

که آنچه دشواری بر شما آید بر او سخت باشد

و حریص است که شما را به راه راست بَرَد،

و با مؤمنان رؤف و بخشـنــده و مهــربان است.

پیغمبری از میان شما و از خود شما آمده

که در بشر بودن با شما موافـــق

و در کـردار و گـفتــار و رفـتـار با شما مباین است!

*******************************************

اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ

یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً

*******************************************

 گـــوینـــد:

در دوستی هـــم فــراق است هم وصال،

درعـهــد ازل کـه دوسـتی قسـمـت میکـردند،

ناله درد فــراق از خــانـــه بوجهـــل برآمـــد،

و تابــش نـور خـورشـیـــد وصــال از حـجــرهمحـمــد(ص)بتافـت،

از آن فــراق در دل بیــگانــگان دوزخی آفـریدنــد،

و از این وصـال در سینه دوستانبهشتیاثبـات کــردند،

زان پـس که خــورشیـد وصـال بر آن مهـتـــر عالم تـافــت،

عــالــمــیــــان در راه وی متحیـر شـدنــد،

پیغــمبـــران را آرزوی جـمــال و اِتبــاع وی خـــواست:

مــوسی کلـیـم گـوید:

بارخــدایا ؛ مرا از امت وی گردان!

عـیسی روح الله گوید:

بارخــدایا؛ مرا صاحب درگاه وی گردان

ابراهـیــم خـلیـــل میگوید:

بارخـدایا؛ ذکر من به زبــان امــت وی روان کن!

و از ایــن عجیب تر آنکه

راه آن مهتر در قـدمگاه او خــود متحـیــر شد!

ایــن چـنـــان کــه مجـنـــون بــه لـیـــلی گـفــت:

اسـبــاب عــلــــم ما در ســر زلـــف تــو گـم شــد!

لـیــلی گفت:

ای مجـنــــون دعـوی بس بلند نیست

که زلـف مــا خــود در ســـر کار ما گــم شــد!

***************************************

ای هم تـو ز تــو حیران،آخـر چه مثـال است این؟

ای شمع نکــو رویان،آخـر چه وصال است این؟

ای چون تو به عالم کم ، آخر چه کمال است این؟

ای شمع و چــراغ مــا،آخر چه جمال است این؟

*******************************************

یکی از عارفان بزرگوار در وصف او گوید:

نگـر تا نگوئی که نفس آن بزرگوار همچون نفس دیگران بود!

اگر یک ذره از تابش نفس او به جان و دل همه صدیقان تافتی

در عالم قدس همه روان گشتی!

و به نشیمنگاه صدق فـرو آمدی!

(فِی مَقْعَـدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْـتَـدِر)

با این همه ، خودِ محمد(ص) در دعا میفرمود:

خــدایا؛ ما را به خودمان وا مگذار!

این پرده نفس از پیش دل ما بردار

و این بادِ خودی از ما فـرو نه!

که این حجاب راه حقیقت ما است!

خطاب آمـد:

ای محمّــد (ص) ؛

ناخواسته در کنارت نهادیم،

ما آن بارِ تــو را از تــو فـرو نهـادیم!

اراده ما کار تو بساخت،

و عـنـایت ما چـراغ تو بیـفــروخت!

از آنکه تو نه برای خود آمدی

و نه به خود آمدی!

که تو را آوردم!

نه برای خود آمدی

که برای رحمت عالمیان آمــــدی،

(وَما اَرسَلناکَ اِلاّ رَحمَةً لِلعالَمِینَ)

حضـرت امــام جعـفـر ابن محـمـدالصــادق عـلیـه السـلام فـرمودند:

خـداونــد ناتوانی خلق را از اطاعت خود می دانست،

پس به آنها شناسانید که

به انجام وظیفه خدمت چنانکه باید موفق نمی شوند!

این بود که از میان جنس بشر و میان خود آنها

کسی را بر پا داشت

و صـفـت رأفت و رحمت خود را به او ارزانی داشت

و او را بعنوان سفیر صادق بسوی خلق روانه ساخت،

و اطاعـت او را اطاعـت خود،

و مرافـقــت او را مرافـقــت خود دانست،

و فــرمود: هرکس رسول را اطاعت کند

خــدا را اطاعــــــت کرده است.

*****************************************

زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

 

**************(  فراز دهـم ) **************

وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ،

بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ،ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ ،

لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ، وَ بِالْعَویلِ داعِیات ،

وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، وَ إِلى مَصْرَعِک َمُبادِرات،

وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِکَ ،

قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ ، ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ ،

قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک َ، وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک َ ،

وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُک َ ، 


و زینِ تو را بر او واژگونه یافتند، از پسِ پرده ها (ىِ خیمه) خارج شدند،

درحالی که گیسوان برگونه ها پراکنده نمودند،

بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب از چهره ها افکنده بودند،

و بصداى بلند شیون میزدند، و از اوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند،

و به سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند،

در همان حال شِمرِ ملعون برسینه مبارکت نشسته،

و شمشیر خویش را بر گلـویت سیراب مینمود،

بادستى مَحاسنِ شریفت را در مُشت میفِشرد،

و با دست دیگر با تیغِ آخته اش سر از بدنت جدا مى کرد،

تمامِ اعضا و حواسّت از حرکت ایستاد،

نَفَس هاىِ مبارکت در سینه پنهان شد ،

و سر ِمقدّست بر نیزه بالا رفت،

ادامه زیارت در پست بعدی ان شاءالله



موضوع :


زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فراز  نهـم ) **************

َثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَ الضَّرْبِ ، وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُـجّارِ ،

وَ اقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ ، مُجالِداً بِذِى الْفَقارِ ،

کَأَنَّک َ عَلِىٌّ الْمُخْتارُ ، فَلَمّا رَأَوْک َ ثابِتَ الْجاشِ،

غَیْرَ خآئِف وَ لا خاش ، نَصَبُوا لَک َ غَوآئِلَ مَکْرِهِمْ ،

وَ قاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ، وَ أَمَرَ اللَّعینُ جُنُودَهُ ،

 فَمَنَعُوکَ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ ، وَ ناجَزُوک َ الْقِتالَ ،

وَ عاجَلُوک َ النِّزالَ ، وَرَشَقُوک َ بِالسِّهامِ وَ النِّبالِ ،

وَ بَسَطُوا إِلَیْک َ أَکُفَّالاِصْطِلامِ، وَ لَمْ یَرْعَوْا لَک َ ذِماماً،

وَ لاراقَبُوا فیک َ أَثاماً، فیقَتْلِهِمْ أَوْلِیآءَک َ ،

وَ نَهْبِهِمْ رِحالَک َ ، وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ ،

وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِیّاتِ ، قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َمَلآئِکَةُ السَّماواتِ،

فَأَحْدَقُوا بِک َ مِنْ کُلّ ِالْجِهاتِ ، وَ أَثْخَنُوکَ بِالْجِراحِ ،

 وَ حالُوا بَیْنَک َ وَ بَیْنَ الرَّواحِ ، وَ لَمْ یَبْقَ لَک َناصِرٌ ،

وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِک َ وَ أَوْلادِک َ ،

 حَتّى نَکَسُوکَ عَنْ جَوادِک َ، فَهَوَیْتَ إِلَى الاَْرْضِ جَریحاً ،

 تَطَؤُک َالْخُیُولُ بِحَوا فِرِها، وَ تَعْلُوکَ الطُّغاةُ بِبَواتِرِها ،

 قَدْ رَشَحَلِلْمَوْتِ جَبینُک َ ،

وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُک َوَ یَمینُک َ ،

تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلى رَحْلِک َ وَ بَیْتِک َ ،

وَ قَدْشُغِلْتَ بِنَفْسِک َ عَنْ وُلْدِک َ وَ أَهالیک َ ،

وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً، إِلى خِیامِک َ قاصِداً ،

 مُحَمْحِماً باکِیاً ، فَلَمّا رَأَیْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً ،

 پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى،

و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى،

و در گَرد و غُبار ِنبرد فرو رفتى،

و چنان با ذوالفقار جنگیدى، که گویا علىّ مرتضى هستى،

پس چون تو را با قلبى مطمئن،

بدون ترس و هراس یافتند، شر و مکر و حیله شان را بر تو برافراشتند

و از درِ نیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند،

و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد،

تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند،

و با تو قتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند،

و تیرها و خدنگ ها بسوى تو پرتاب نمودند،

و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند،

و حُرمتى براى تو مراعات نکردند،

و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند،

چه در کشتن دوستانت ،

و چه در غارت اثاثیه خیمه هایت،

(بارى) تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى،

و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى،

آنچنان که فرشتگانِ آسمانها از صبر و شکیبائى تو به شگفت آمدند،

پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند،

و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند،

و راه خلاص و رفتن بر تو بستند،

تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند،

ولى تو حسابگر (عمل خویش براى خدا) و صبور بودى،

از زنان و فرزندانت دفاع و حمایت مینمودى،

تا آنکه تو را از اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند،

پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى،

درحالیکه اسبها تو را با سُم هاى خویش کوبیدند،

و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان بر فرازت شدند،

پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد،

و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود ،

پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى،

درحالیکه از زنان و فرزندانت (روگردانده) به خویش مشـغول بودى ،

اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت ،

شیـهه کشان و گریـان، بجانبِ خیمه ها رو نمود ،

پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند،

ادامه زیارت در پست بعدی ان شاءالله



موضوع :


 

زیارت ناحیـه مقدّسه

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فراز هشتـم ) **************

ثُمَّ اقْتَضاک َ الْعِلْمُ لِـلاِْنْکارِ، وَ لَزِمَک َ أَلْزَمَکَ أَنْ تُـجـاهِدَ الْـفُجّـارَ ،

فَـسِـرْتَ فـی أَوْلادِکَ وَ أَهـالیـک َ ،

وَ شیعَـتِک َ وَ مَوالیک َ وَ صَدَعْتَ بِالْحَـقِّ وَ الْبَـیّـِنَـةِ ،

وَ دَعَوْتَ إِلَى اللهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

وَ أَمَرْتَ بِإِقامَةِ الْحُدُودِ ، وَ الطّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ،

وَ نَهَیْتَ عَنِ الْخَبآئِثِ وَ الطُّـغْیانِ، وَ واجَهُـوک َ بِالظُّـلْمِ وَ الْعُـدْوانِ،

فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الاْیعازِ لَهُمْ الاْیعادِ إِلَیْهِمْ ،

وَ تَأْکیدِ الْحُجَّةِ عَلَیْهِمْ ، فَنَکَثُوا ذِمامَک َ وَ بَیْعَتَک َ ،

وَ أَسْخَطُوا رَبَّک َ وَ جَدَّ ک َ ، وَ بَدَؤُوک َ بِالْحَرْبِ ،

پس از آن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود،

و بر تو لازم گشت (لازم نمود) با بدکاران رویاروى جهاد کنى،

بنابر این در میان فرزندان و خانواده ات،

و پیروان و دوستانت روانه شدى،

و حقّ و برهان را آشکار نمودى،

و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فرا خواندى،

و به برپا دارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى ،

و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى،

ولى آنها به ستم و دشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند،

پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى

پس از آنکه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودى

 آنها را به عـذابِ الهى تهدید نمودى،

و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى،

ولى عهد و پیمان و بیعت تو را شکستند،

و پروردگارت و جدّت را بخشم آوردند و با تو ستیز آغازیدند،

 ادامه زیارت ان شاء الله در پست بعدی



موضوع :


 

زیارت ناحیـه مقدّسه

 

گزارشی است که گزارشگر آن ، ولیّ خدا ،

و انتقام گیرنده خون آن امام معصوم و مظلوم است،

همه روزه فرازهــایی از این سوگنــــامه

و خون گریـــــه مولایمـــان صاحب الزمــــان (عج) را ،

همنــــــــــوا با ایشــــــــان زمزمه می کنیم

تا شایدمرهمی باشد بر قلب مجروح رسول الله (ص)

و ائمه معصومین و مولایمان

امام مهدی (عج ) علیهم السلام باشد.

**************(  فراز هفتـم ) **************

وَ لِلْحَقِّ ناصِراً ، وَ عِنْدَ الْبَلآءِ صابِراً ، وَ لِلدّینِ کالِئاً ،

وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرامِیاً ، تَحُوطُ الْهُدى وَ تَنْصُرُهُ ،

وَ تَبْسُطُ الْعَدْلَ وَ تَنْشُرُهُ ، وَ تَنْصُرُ الدّینَ وَ تُظْهِرُهُ ،

وَ تَکُفُّ الْعابِثَ وَ تَزْجُرُهُ ، وَ تَأْخُذُ لِلدَّنِىِّ مِنَ الشَّریفِ ،

 وَ تُساوی فِى الْحُکْمِ بَیْنَ الْقَوِىِّ وَ الضَّعیفِ ،

کُنْتَ رَبیعَ الاَْیْتامِ ، وَ عِصْمَةَ الاَْ نامِ ، وَ عِزَّ الاِْسْلامِ ،

وَ مَعْدِنَ الاَْحْکامِ ، وَ حَلیفَ الاِْنْعامِ ، سالِکاً طَرآئِقَ جَدِّک َ وَ أَبیک َ،

مُشْبِهاً فِى الْوَصِیَّةِ لاَِخیـک َ ، وَ فِىَّ الذِّمَـمِ ، رَضِىَّ الشِّیَمِ ،

ظاهِرَ الْکَرَمِ ،مُتَهَجِّداً فِى الظُّلَمِ ، قَویمَ الطَّرآئِقِ ،

کَریمَ الْخَلائِقِ ، عَظیمَ السَّوابِقِ ، شَریفَ النَّسَبِ ،

مُنیفَ الْحَسَبِ ، رَفیعَ الرُّتَبِ ، کَثیرَ الْمَناقِبِ ،

مَحْمُودَ الضَّرآئِبِ ، جَزیلَ الْمَواهِبِ ، حَلیمٌ رَشیدٌ مُنیبٌ،

جَوادٌ عَلیمٌ شَدیدٌ ، إِمامٌ شَهیدٌ، أَوّاهٌ مُنیبٌ ، حَبیبٌ مَهیبٌ ،

کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَلَداً ،

وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً مُنْقِذاً وَ لِلاُْ مَّةِ عَضُداً ،

وَ فِى الطّاعَةِ مُجْتَهِداً ، حافِظاً لِلْعَهْدِ وَ الْمیثاقِ ،

ناکِباً عَنْ سُبُلِ الْفُسّاقِ  باذِلاً لِلْمَجْهُودِ ،

طَویلَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ ، زاهِداً فِى الدُّنْیا زُهْدَ الرّاحِلِ عَنْها ،

ناظِراً إِلَیْها بِعَیْنِ الْمُسْتَوْحِشینَ مِنْها ،

امالُک َعَنْها مَکْفُوفَةٌ ، وَ هِمَّتُک َ عَنْ زینَتِها مَصْرُوفَةٌ ،

وَ أَلْحاظُک َعَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَةٌ ، وَ رَغْبَتُک

فِى الاْخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ ، حَتّـى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ ،

وَ أَسْفَرَ الظُّلْمُ قِناعَهُ ، وَ دَعَا الْغَىُّ أَتْباعَهُ ،

وَ أَنْتَ فی حَرَمِ جَدِّک َ قاطِنٌ ، وَ لِلظّـالِمینَ مُبایِنٌ ،

جَلیسُ الْبَیْتِ وَ الْمِحْـرابِ ، مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّـذّاتِ وَالشَّـهَواتِ ،

ُنْکِـرُ الْمُنْکَـرَ بِقَلْبِـک َ وَ لِسانِک َ ، عَلى حَسَبِ طاقَتِـک َ وَ إِمْکانِـک َ ،

یارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکیبا و صابر،

حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آئین بودى،

(طریقِ) هدایت را حفظ نموده یارى مینمودى،

عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى بخشیدى،

دین و آئینِ الهى را یارى نموده آشکار مى نمودى،

یاوه گویان را (از ادامه راه) بازداشته جلوگیرى میکردى،

حقّ ضعیف را از قوى باز میستاندى،

در قضاوت و داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم مینمودى،

تو بهار ِسرسبز ِ یتیمان بودى،

نگاهبان و حافظ مردم بودى، مایه عـزّت و سرافرازى اسلام،

معدنِ احکام الهى، هم پیمان نیکى و احسان بودى،

پوینده طریقه جدّ و پدرت و در سفارشات و وصایا

همسانِ برادرت بودى، وفادار به پیمانها،

داراى سجایاىِ پسندیده، و باجود و کَرَمِ آشکار بودى،

شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک،

معتدل و میانه رو در روش ها، با سجایا و اخلاقِ کریمانه،

داراى سوابقِ باعظمت و ارزشمند، داراى نَسَبِ شریف،

و حَسَبِ والا، با درجات و رتبه هاىِ رفیع و عالى،

مناقب و فضائلِ بسیار، سِرِشت ها و طبیعت هاى مورد ستایش،

و باعطایا و مواهبِ بزرگ بودى،

حلیم و صبور، هدایت شده، بازگشت کننده بسوى خدا،

باجود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع، پیشواى شهید،

بسیار نالان و گریان در پیشگاه خداوند،

محبوب و با هیبت بودى،

تو براى پیامبر که درود خدا بر او و آل او باد فرزند،

و براى قرآن پشتوانه نجات دهنده،

و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، و در طاعتِ حقّ کوشا بودى،

تو حافظِ عهد و پیمانِ الهى، دورى کننده از طُرُقِ فاسقان بودى،

و تو آنچه در توان داشتى ( براى اِعلاءِ کلمه حقّ) بذل نمودى،

داراى رکوع و سجود طولانى بودى،

تو مانند کسی که از دنیا رخت برخواهد بست از آن روگردان بودى،

و مانند کسانی که از دنیا در وحشت و هراس بسرمیبرند

به آن نگاه میکردى،

آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده،

و همّت و کوششت از زیور دنیا رو گردانده بود،

دیدگانت از بهجت و سرور دنیا بربسته،

و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است،

تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود،

و ظلم و سرکشى نقاب ازچهره برکشید ،

و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند ،

با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى،

و از ستمکاران فاصله گرفته بودى،

و مُلازمِ منزل و محرابِ عبادت بوده،  

و از لذّت ها و شهوات دنیوى کناره گیر بودى،

و برحسب طاقت و تَوانَت مُنکَر را با قلب و زبانت انکار مى نمودى،

ادامه زیارت ان شاء الله در پست بعدی



موضوع :


تفسیر ادبی عرفانی آیات مخاطبات ( 73 ـ 241 ) 

آرامش دل


صلی الله علیه و آلـــــــــه و سلم

آیه 40 سـوره تـوبـــه : 

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم

اِلاّ تَنصُرُوهُ فَـقَـدْ نَصَرَهُ اللهُ اِذ اَخْـرَجَهُ الَّذینَ...

 

اگر یاری ندهـیــد رســول خدا را ،

خـداونــد او را یاری داده است ،

آنگاه که کافـران او را ازمکّه بیرون کردند

در حالـیکـه مکه وطن او بود،

هـنـگامیکه در غار بود به همراه خویش گفت:

دلتنگ مباش خــــــدا با مـــا است.

پس خـــداونـــد آرامش بر او فـرستاد،

و یاری داد او را به سپاهـیانی که شما نمی دیدید

و سخن کافـران را پائین و پست و مغـلــوب کرد

و سخـن خــدای را بالا و غالب قرار داد

( و َکَلِمَةُ اللهِ هِی العُـلْـیـــا )

و خــداونــد توانا و دانا است.

مصطفی(ص) فـرمود:

از جبار عالم فرمان آمد که:

ای محـمــد؛

وقت آن است که بر منبـــر سعـادت بر شـوی

و به مــردم بگــوئـی:

« قُـولُـوا لا اله الا الله ، محمّد رسول الله »

محمد(ص) گفت:

با که گویم که همه عالم منکراین حدیثد!

جبرئیل گفت:ای محـمــد؛

اگــر منکــر نبــودندی به سعـــادت دعوت تو کی رسیدندی؟

همه کس به سعــادت دعـوت تــو نزدیـــک نیست جـــز معــــدودی!

...فَــاَنْـــزَلَ اللهُ سَکِـینَـتَــهُ عَـلَـیــهِ...

#############################

رسول خدا (ص) از شرّ کافـران و مشرکان و منافقان

به امر حداوند ، علی (ع) را در بستر خود جای داد

و خود خانه و کاشانه و وطن خویش را ترک کرد

و به غــار ثــورنزدیک مکه پناه برد،

در  کوچه های شهر به ابوبکر رسید ،

حضرت برای اطمینان از این که ایشان را لو ندهد

او را با خود همراه برد

و بدین سبب به یار غار معـروف گشت،

حضرت با یارغار سه روز در آنجا بماند،

پس از  سه روز از غار بیرون آمده عازم مدینه شدند،

و کافران از یافتن وی نومید گشتند،

بوجهـل گفت هرکه محمّـــد را باز آوَرَد صد شتر او را دهم،

یکی از جنگاوران دلاور عـرب ( بنام سـراقــه )

به طمع مال حاضـرشـد کــه پی جوئی کرده

آنها را بیابد و صد شترگیرد،

او گوید: سه بار بر ستور سوار شدم

هر سه بار بر زمین افتادم!

بار چهارم بر او نشستم و رفتم

تا در بیابان به نزدیک آنها رسیدم،

یار غار چون آن دلاور را دید،

شناخت و ترسید و گفت: یا محمد،

این آدم با هـزار ســوار میجنگــد!

پیغمبر(ص) چون دید ابابکـر ترسیده گفت:

نترس خــــــدا با ما است،

در حال پای ستور سراقه تا شکم در زمین شد،

آنگاه درحال سـرنگــونی گفت:

یا محمد من با تو عهـد میکـنــم که به تو گزند نرسانم

و نرنجانم و هرکس به طلب تو آید از تو دفع کنم!

رسول خـــدا (ص) دعا کرد تا پای اسب  از زمین برآمد،

آنگاه گفت:

ای محـمـد من دانم که کار تو بالا گیرد و پایگاه تو بلند شود،

مرا نامه ای ده تا میان من و تو نشانی باشد،

ابوبکـر نام او را بر سنگی یا پوستی نوشت،

و آن مرد هم از تیردان خود تیری برکشید و گفت:

مرا در این راه شتر و گوسفند بسیار است

این تیر نشان من باشد

تا شما در راه هـرچه خواهـیـد بشما بدهـنـد،

حضرت فـرمود ما را به طعام وی نیازی نیست،

و او بازگشت و مصـطـفــی(ص) با یار غار به مدینه رفتند،

و در این واقعه بودکه چون پیغمبر(ص)

عزم پناهندگی به غار و هجرت به مدینه نمود،

عـلـی(ع) حاضر شد جان خود را برای رسول الله (ص) به خطر اندازد

و شب در بستر او خوابید

و چون مشرکان قـریش به قصد کشتن محمد(ص)

به خانه او رفتند

عـلـی(ع) را درخوابگاه بجای محمد(ص) دیدند!

و ا ز ستیز با شـیـــرخـــــدا پرهـیـز کردند!

############################################ 

( اَلّلهُمّ َصَلّ ِعَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُم )

وَ َصَلّ ِعَـلی عَـلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِی رَسُــولِک ،

عَـبْــِدِکَ وَ وَلِـیـــکَ وَ اَخِی رَسُولِکَ وَ حُجَّتِکَ عَـلـی خَـلـقِــک

############################################  

با مصطفی به لیله معـراج در عـروج         

 بر خاکیان تو  فــرّ همائی تـو  کیستی

در لیلة المبیت نمــودی کــــه در عمــل        

 با خالقت به بیع و شرائی تو کیستی

جز او کسی نبــود در عالــم برای دین

او حیدر است و نام نکویش علیستی

############################################

ادامه زیارت ناحیه مقدسه ان شاء الله در پست بعدی

یـــا حسیـــــــــــــن



موضوع :


<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *